Episodios

  • 63 | خانم مدیر
    May 28 2021
    کسی را در محوطه میدیدم که کیفی بر دوش داشت ولی چون پشت به من بود او را تشخیص نمی‌دادم.
    Más Menos
    14 m
  • 62 | جدایی
    May 28 2021
    روزهای آخر قبل از جداشدن جوزی پر تنش بود، از پنجره انباری، به منظره بیرون نگاه میکردم
    Más Menos
    5 m
  • 61 | دیدار مجدد کاپالدی
    May 28 2021
    با شنیدن صداهایی به طبقه پایین رفتم و مردی را که در طبقه پایین دیدم کاپالدی بود.
    Más Menos
    7 m
  • 60 | کالج
    May 28 2021
    کم کم مهمانهای جوزی میامدند و چندین روز می‌ماندند، برای همین با اتاق انباری زیر شیروانی آشنا شدم.
    Más Menos
    4 m
  • 59 | فصل‌ها، سالها
    May 28 2021
    مواد نیروبخش خورشید اثر خاص خودش را بر روی جوزی گذاشته بود.
    Más Menos
    9 m
  • 58 | ناامیدی
    May 28 2021
    مادر و دکتر رایان هر روز بر روی اینکه جوزی در بیمارستان بستری نشود توافق می‌کردند ولی باز فردا بر روی این موضوع بحث می‌کردند.
    Más Menos
    15 m
  • 57 | دیدار دوباره
    May 28 2021
    آنچه که می‌دیدم هفت چهره از خورشید بود، در لایه‌های اول بسیار عبوس و سرد بود، اما در لایه‌های پایین‌تر مهربان و شوخ طبع بود.
    Más Menos
    15 m
  • 56 | دستاویز
    May 28 2021
    به اینکه پشت ریک باشم عادت کرده بودم، انبار آقای مک‌بین همچنان برام آشنا بود
    Más Menos
    2 m