فصل هفتم | پدر مک‌کی Podcast Por  arte de portada

فصل هفتم | پدر مک‌کی

فصل هفتم | پدر مک‌کی

Escúchala gratis

Ver detalles del espectáculo

Acerca de esta escucha

پدر متیو مکی بدون این که کسی متوجه شود از آخر سالن وارد می شود و مرد درشتی با پیراهن وستهام دارد دادوبیداد می کند و از تونی بلر می گوید. همان طور که امید داشت افراد زیادی آمده اند. اعتراض زیاد به ساخت و ساز در وودلندز خیلی مثمرثمر است. در قطار بکسهيل بوفه پذیرایی نبوده و به همین خاطر او از دیدن بیسکویت ها خوشحال است. وقتی کسی حواسش نیست، یک مشت بیسکوییت برمی دارد و ردیف آخر روی صندلی پلاستیکی آبی رنگی راحت می نشیند. مردی که پیراهن فوتبالی چسبان پوشیده الآن دیگر دارد از شور و شوق می افتد و وقتی که او می نشیند، دست های بقیه بالا می آید. خوشبختانه الکی این همه راه را تا اینجا آمده بود، ولی خب کار که از محکم کاری عیب نمی کند. پدر مکی میداند عصبی است. او یقه کشیشی اش را درست می کند، دستش را روی خرمن موهای سفید برفی اش می کشد و بعد در جیبش می کند و یک بیسکوییت کرهای بیرون می آورد. اگر کسی هم چیزی در مورد قبرستان نپرسد، اتفاقا او باید بپرسد. باید شجاع باشد. یادش باشد که مسئولیتی دارد.چقدر عجیب که در این اتاق است. او می لرزد. احتمالا فقط از سرماست.

Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.

adbl_web_global_use_to_activate_T1_webcro805_stickypopup
Todavía no hay opiniones