جاده Podcast Por  arte de portada

جاده

جاده

Escúchala gratis

Ver detalles del espectáculo

جاده مرا می‌خواند

جاده رگ خواب مرا میداند

من از تبار جاماندگانم ‌

از در یکجا ماندن بیزارم

من به یک رود می‌مانم‌

دایم هوای رفتن در سرم دارم

آن عقابی که در آسمان در حال جولان است

گه در صعود و گه در فرود است

از زندگی چه می‌خواهد؟

جز دو بال که برای پرواز است!؟

من از زندگی چه می‌خواهم؟

جز اینکه آزاد و رها باشم؟

کاش الان در کنار ساحلی نشسته بودم

هوای خنک دریا مرا هشیارتر می‌کند

گرچه این، خود کار را مشکل می‌کند

وقتی بدانی که ساعت، وقت رفتن است

دل کندن سخت‌تر می‌شود

هر قدمی رنج‌آور‌تر می‌شود

رفتن جسارت می‌خواهد

گذاشتن و گذشتن می‌خواهد

مشت زدن به در و دیوار قفس می‌خواهد

ناله‌های‌ شبانه بر سر چاه عادت می‌خواهد

اما چه خوب که جاده هست

کور سوی امیدی هست

جاهای ندیده‌ای که منتظر‌ تو هستند

حس‌های جدیدی که در شرف‌ تولد هستند

سفر ذهن را زیباتر می‌کند

حس جاودانگی‌‌ را در انسان بیدارتر می‌کند

با سفر زندگی دلنشین‌تر‌‌ می‌شود

مسافر به راه تشنه‌تر‌ می‌شود

در سفر همه چیز مقدس می‌شود

هر وسیله‌ای برایت تبدیل به یک همسفر می‌شود

آن ستاره‌هایی که در آسمان در حال نورافشانی‌‌اند

با آنکه هزاران سال از ما دورند

آرزوهای آدم‌های زیادی را با خود به همراه دارند‌

برای همین همواره در یک هاله‌ای از ابهام قرار دار‌ند

ما هم همه پر از ابهام هستیم

ما هم هر کدام یک ستاره هستیم

اما ما آرزوی چه کسانی را با خود به همراه داریم؟

کاش میان ‌ما‌ هم جاده‌‌‌ می‌کشیدند

کاش در جایی انتظار ما را هم می‌کشیدند

چشم‌هایی که به‌ جاده دوخته می‌شوند

مثل درختان پاییزی‌‌اند‌

منتظر یک اشاره‌‌اند تا صبح اشک بریزند

مثل همه عاشق و معشوقی‌هایی که گرفتار یکدیگرند

عاشق و معشوق به یک اندازه محتاج یکدیگرند

هر دو ‌بال‌‌های یک پرنده‌اند

هر دو وسیله‌ای برای رفتنند

هر دو نیازمند وجود جاده‌‌اند

Todavía no hay opiniones